روزگار غریب

خاطرات روزمره زندگی پر پیچ وخم

روزگار غریب

خاطرات روزمره زندگی پر پیچ وخم

کاش می فهمیدی!

1) یکی محبت می کنه و یکی ناز می کنه ! اونی که ناز می کنه همیشه محبت می بینه اما اونی که محبت می کنه همیشه تنهای تنهاست



2) رفاقت به معنی حضور در کنار فردی دیگر نیست بلکه به معنی حضور در درون اوست...

 



3) کسی که مامور دفن من هستی به حرف من گوش کن دستم را از تابوت بیرون کن تا همه بفهمند آرزو داشتم و به آن نرسیدم چشمهایم را باز بگذار بفهمند که چشم براه بودم و به آن نرسیدم قالب یخی به شکل صلیب بر مزارم بگذارید تا با اولین طلوع آب شود و به جای عزیزی که دوستش دارم بر سر مزارم گریه کند

دلم نمی خواد واسه این شماره عکسی بزارم ای کاش ای کاش ...

کاشکی قبل از اینکه 3 می شد منظورمو می گرفتی ...




چیه این جوری نگاه می کنی به من نمیاد !!!

تاتا

مثل همیشه!

پنداشت اگر شبی بسر مستی
در بستر عشق او سحر کردم
شب های دگر که رفته از عمرم
در دامن دیگران بسر کردم


دیگر نکنم ز روی نادانی
قربانی عشق او غرورم را
شاید که بگذرم از او یابم
آن گمشده شادی وسرورم را





این روزا همه از این حرف ها می زنند شما چطور!
برمی گردم تاتا