روزگار غریب

خاطرات روزمره زندگی پر پیچ وخم

روزگار غریب

خاطرات روزمره زندگی پر پیچ وخم

درس شیرین جمله سازی

چند ساله که یه جورایی بودم

دائما منتظر یه چیزی بودم اما نمی دونستم چی .

دائما دنبال یه چیز می گشتم اما نمی دونستم چی .

دائما دوست داشتم یه اتفاقی برام بیافته اما نمی دونستم چه اتفاقی.

دائما از یه دردی رنج می کشیدم اما حتی نمی دونستم  کجام درد می کنه

حالا فهمیدم چیه .

درد بودنمه

حالا یه سوال از تو دارم :

اگه بهت بگم با

 اشک ,غم,لحظه پایان,درد بودن

یه نکته ,جمله ,شعر,داستان کوتاه و... بگو

 چی میگی؟

 درد بودن

تاتا

 

آخرین غروب دوست داشتنی من!

  روز ١

به دکتر زنگ می زنم

می گویم: در قلبم تیری پیدا کرد ه ام

می پرسد: چه شکلی ست؟

می گویم: خوش قد و قواره و از نواده گان چنگال است،

بی شباهت به شن کش نیست.

می پرسد: اسمش چیست؟

می گویم: اسمش را به یاد نمی آورم

آدم همیشه قدیمی ترین دوستش را فراموش می کند.

 

  روز ٢

دکتر جراحت قلبم را متر می زند.

دست هایی که در گودال ها ی روحم به یادگار مانده اند

می شمرم

دست های بی کما ن آرش هایی که دیروز همه پیش از قهرمان شدن مردند.

  روز ٣

باورم نمی شود این همان قلبی ست که دیروز به دکتر بردم

اینقدر خوب کار می کند که دیگر صدای بال زدنش را

نمی شنوم.

بعضی پرنده ها از بی قفسی می میرند.

 

راستی اینم آخرین عکس من از غروب آفتاب , کنار دریاست.آخرین باری تونستم با دریا دردودل کنم.آخرین باری که از گوش کردن صدای آب لذت بردم.غروب قشنگی بود شاید آخرین غروب ...

 

غروب دوست داشتنی من 

تاتا

غروب پاییزه دلم غم انگیزه

سلام

پاییز هم غروب کرد نوبت زمستون شد بیاد .امیدوارم زندگیتونو  slug  نگذرونید .شب یلدا رو به همتون تبریک می گم.

شب یلدا

یه خواهش:

وقتی خرید شب یلداتو با زوق شب نشینی با خانوادت انجام دادی به اطرافت خوب نگاه کن تا نگاه  حسرت آمیز بچه یا ... دنبال خریدت نباشه .اگه خوب نگاه کنی می فهمی منظورمو :

سرخی انار وهندونه شب یلدا علتش سرخی خورشید  بودهو منظورش تولده .اما بجای اینکه درباره سرخ بودن و قیمت انار وهندونه با میوه فروش دعوا کنی ببین سرخی های دیگه ای هم هست که می تونه باعث یه تولد بشه این دفه درون تو.لذت خوردن انار وهندونه سرخ چند ساعته اما بردن سرخی از لپ یه بچه هر چی باشه بیشتر از چند ساعته.

به قول ??? لذت خوردن دفع شدنیه اما ...

وقتی میوه وآجیل  میخری داری میری خونه و کنار خانوادت شاد باشی , تو راه خونه چشماتو نبند .باز کن و ببین خیلی ها توی سرمای شدیدی که این چند روزه تهرانو گرفته (بچه های ترازودار کنار خیابون یا پیرزن کبریت فروش ...) از شدت سرما :

لپ هاشون مثل اناری که تو خریدی سرخ شده و پوست صورتشون مثل هندونه پوست نازکی که تو خریدی نازک  شده  و دست هاشون ...

 از قدیم می گند اینجور نمی مونه .پس اگه تو مسیرت یکی دوتا انار از دستت جلوی اونا افتاد خم نشو که بر داری

اگه یکم از آجیلت رو زمین ریخت با پات لهشون نکن شاید کسی دلشو به اونا خوش کرده باشه

یلدا 

کلام آخر:

 آرزومند آرزوهاتم

 I  miss you, more & more each day