گل من گریه مکن
که در آینه ی اشک تو غم من پیداست
قطره اشک تو داند که غم من دریاست
گل من گریه مکن
سخن از اشک مخواه که سکوتت گویاست
از نگه کردنت احوال تو را میدانم
دل غربت زده ات بی نوایی تنهاست
من وتو میدانیم چه غمی در دل ماست
گل من گریه مکن
اشک تو صاعقه است
تو به هر شعله ی چشمان ترم میسوزی
بیش از این گریه مکن
دل به امید ببند نا امیدی کفر است چشم ما بر فر داست
ز تبسم مگریز در دندان تو در غنچه لب زیباست
گل من گریه مکن....