سلام دوستانم
دیدم باز چند وقته حرفی نزدم
دلم تو غروب جمعه زیاد تنگ می شه اونقدر که حتی جایی واسه نفس نمی ذاره
صبح تو این فکر بودم چرا همه کلاه بردار شدیم
چرا همه تو فکر دزدی از همدیگه هستیم
یعنی همه راه ها تموم شدند و این شده آخرین راه (شایدم اولین راه )ما واسه گذروندن یه زندگی سخت
یه جا شنیده بودم که می گفتند زندگی زیباست بخاطر اینکه با ز ن شروع می شه
واسم جالب بود آدما دیگه به چی باید متوسل بشند تا از این شرایط بیاند بیرون
من خودمو می گم با شما کاری ندارم جالبیش اینجاهه که
تا حالا دقت کردین خیلی از آدمهایی که ادعای غیرت میکنن نهایت بی غیرت هستند؟؟؟
تا حالا دقت کردین خیلی از آمهایی که ادعا میکنن دوستت دارن....
اما نهایت نفرت روبا رفتارشون در وجود آدم بر انگیخته میکنن؟؟؟
تا حالا دقت کردن خیالی از آدمهایی که ادعای با فرهنگی میکنن .....
نهایت بی فرهنگ هستند؟؟؟؟؟
و..........
حالا نمیدونم دقت کردن خوبه یا بد؟؟؟
یعنی نمی دونم دیگه چی خوبه و چی خوب نیست
شاید دیگه آدم بودن سخت شده
آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست، زیرا :
اگر بسیار کار کند، میگویند احمق است
اگر کم کار کند، میگویند تنبل است
اگر بخشش کند، میگویند افراط میکند
اگر جمعگرا باشد، میگویند بخیل است
اگر ساکت و خاموش باشد میگویند لال است
اگر زبانآوری کند، میگویند ورّاج و پرگوست
اگر روزه برآرد و شبها نماز بخواند میگویند ریاکاراست
و اگر نکند میگویند کافراست و بیدین
لذا نباید بر حمد و ثنای مردم اعتنا کرد
و جز ازخداوند نباید ازکسی ترسید.
پس آنچه باشید که دوست دارید